گپ و گفتی با مرد اول فوتبال سایپا، ابراهیم صادقی

گپ و گفتی با مرد اول فوتبال سایپا، ابراهیم صادقی

خاص بودن در فوتبال با مفاهیم مختلفی ایجاد می شود، ضربات خاص، شماره خاص، رفتار های خاص، تکنیک های خاص.یکی از این مفاهیم تک باشگاهی بودن است. بازیکنانی که سال های متمادی فوتبالشان را با وجود پیشنهادات مختلف به یک باشگاه وفادار می مانند و عمر فوتبالی خودرا با بالا و پایین های یک باشگاه می  گذرانند.

ابراهیم صادقی از این دسته از بازیکنان کمیاب در فوتبال ایران است. موضوع آنجا جذاب تر میشود که بدانیم نارنجی وفادار با تیم سایپا به قهرمانی رسیده، آسیا رفته، میانه جدول بوده و حتی خطر سقوط به لیگ پایین تر هم حس کرده، بعد از طی دوره کمک مربیگری در کنار علی دایی، حالا سرمربی و مرد اول تیم فوتبال سایپا است.

حالا این مرد با اخلاق و تحصیلکرده فوتبال کشور به شکل تازه ای با ما به گفتگو نشسته… صحبت هایی از جنس تربیت بدنی و علوم ورزشی

سلام آقا ابراهیم، شما هم از جنس بچه های مخاطب همین مجله هستید، یعنی تربیت بدنی و علوم ورزشی، درسته؟

سلام. بله من کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی هستم و هم کارشناسی و هم ارشد دانشگاه آزاد کرج بودم.

دیدگاه خودتون و جامعه فوتبال در طول این دوران به بچه های علوم ورزشی چطور بود؟

در کل حضور بچه های آکادمیک و تحصیلکرده تو فوتبال خیلی کمرنگ هستش. البته کمی در طول این مدت بچه های فیزیولوژی با سمت مربی بدنساز بیشتر فعال شدن تو فوتبال.

دلایلش چی هست به نظر شما؟

به نظرم یه مقدار بچه ها تو دانشگاه باید کاربردی تر کار بکنند که بتونند از پس چالش های موجود تو بازارکارشون بربیاند، یعنی باید بدونند که ته ته اینکاری دارن میکنن باید منجر به یه کار بشه، یعنی منتظر نباشن که کسی براشون کاری فراهم کنه، یعنی برن و تو بازرشون فعال باشن. الانم خانواده ها خدا روشکر سرمایه گذاری های خوبی دارن می کنن تو فوتبال، والیبال و سایر رشته ها و این میتونه پتانسیل خوبی باشه. یعنی هم بعد قهرمانی و هم بعد سلامتی. بالاخره این همه افراد میخوان ورزش کنند، بالاخره یه نیروی متخصص باید بالاسرشون باشه که این میتونه بازار خوبی باشه. البته مدیریت ورزش کشور هستش که ضعف داره. چطوره که یه نفری که لیسانس حسابداری داره ، تو یه باشگاه مسئول کمیته استعدادیابی هستش. خب این رو مدیران ورزشی کشور باید پاسخگو باشند.

خب به نظر شما یه همچین تناقضی ناشی از ضعف تخصص در بچه های علوم ورزشیه که سایرین دارند انجامش میدهند، یا ضعف سیستم کشور ورزش هست؟

نه من بچه های علوم ورزشی رو در مجموع خوب میبینم چه بسا که باید بهتر هم بشند.یعنی از کسی که دکتری فیزیولوژی داره خب انتظار میره در واقع بتونه یه تیم رو با برنامه بلند مدت تمرین بده و نتیجه بگیره. یا کسی که کارشناس ارشد مدیریت ورزشیه باید بتونه مشاوره های خوب بده به باشگاه و مدیریت، ولی من ایراد اصلی رو مدیران ارشد ورزش کشور، وزارت ورزش و کمیته المپیک میگیرم که اینا باید از این بچه ها بیشتر حمایت کنند. این همه باشگاه ورزشی در کشور انتظار میره از هر صد کارمند حداقل 70 نفرشون تخصص ورزشی داشته باشن. درسته که به تخصص های دیگه مثل  حقوقی، حسابداری، خدمات، انفورماتیک و غیره نیازه، ولی بدنه اصلی رو بچه های متخصص ورزش باید تشکیل بدن، این همه اماکن ورزشی در شهرداری ها ما داریم. از این بچه ها باید تو سیستم

ورزش کشور استفاده بشه. خیلی از این اماکن ورزشی شهرداری ها، پیمانکارهایی دارند که هیچ ارتباطی اصلا با ورزش ندارند.

خب راه حل شما چیست؟

خب مدیران ارشد ورزش کشور باید این ارتباط رو بین دانشگاه ها وباشگاه ها ایجاد کندد و حتی خود دانشگاه ها فعال تر باشند.اصلا نامه ای بزنند به یک باشگاه و بگند که این دانشجوی ما با نمرات خوب و متخصص و فعال در این حیطه هستش و می تونه کمک بکنه.

خب به نظر شما باشگاه ها اصلا اهمیتی به دانشگاه ها میدهند؟

باید از یه جایی شروع بشه. من و شمایی هستیم که باید کارو جلو ببریم با همین مصاحبه ها ، فعالیت ها و پیگیریها که شکل کار رو بهبود ببخشیم.

خب اقا ابراهیم از پایان نامتون بگید یکم.فکر میکنم راجب برنامه راهبردی خود باشگاه سایپا بود؟

موضوع پایان نامه من تدوین طرح راهبردی ورزش باشگاه سایپا بود که از swot استفتده کردم که خب خیلی سخت و زمانبر بود و نزدیک 1 سال طول کشید.با تک تک مدیران باشگاه مصاحبه حضوری کردم.با بازیکنان فوتبال والیبال و کارمندان تعامل کردیم.حتی مدیران اسبق.طرح کاملی شد در نهایت که نقاط قوت  و ضعف باشگاه سایپا،فرصت ها و تهدید رو دیدیم و ارائه شد حتی به باشگاه سایپا که خب گاها استفاده کردند ازش.بعضی ها بیشتر و بعضی ها کمتر که خب یه نکته منفی عدم ثبات مدیران هستش که نمیتونند زمان زیادی بذارند و به این مسائل توجه کنند.

خب من چون خودم امسال سرمربی سایپا بودم  و می تونستم یکی از استراتژی های به دست اومده رو اجرایی بکنم و مدیریت هم از این موضوع حمایت میکرد. استراتژی بازیکن سازی .به صورت متمرکز و برنامه ریزی شده در مسیر سازندگی.وضعیت بیانگر این بود که تلاش همه تیم های برای قهرمانی کار اشتباهیه.به خصوص برای ما که تماشاگر و سرمایه زیادی برای هزینه نداریم.ولی سازندگی هویت و شخصیت مارو به خوبی می تونه شکل بده و به فرایند درامد زایی باشگاه هم کمک خوبی می کنه.ینی اگه بتونی بازیکنی ترانسفر کنی حتی با رقم های کم،میتونه کمک بزرگی به باشگاه کنه.

ما امسال جوانترین تیم تاریخ لیگ رو راهی مسابقات کردیم.در ضمن مجموعه بازیکنان و کادر فنی و پزشکی و تدارکات تیم فوتبال سایپا،به اندازه نصف یک بازکن خارجی امسال هزینه داشت.

و بخش دیگه استراتژی بهبود فضای باشگاه سایپا با ساخت هتل و تکمیل مجموعه ورزشی بود که قراره انجام بشه.

نکته بعدی خدمات ورشی به پرسنل باشگاه و خانواده هاشون بود که باشگاه به مرور داره به این سمت حرکت می کنه.

برای ادامه تحصیل در دوره دکتری برنامه ای دارید؟

من خب خیلی زمان زیادی در طول روز ندارم فعلا.چون مربیگری زمان زیادی از من میگیره.8 صبح باشگاه هستم تا نزدیک 10 شب بعضی وقت ها تا برم خونه.چون تمام تمریناتو فیلمبرداری می کنیم  و حتی اونا هم بررسی میشه.و معتقد هم هستم که کسی که میره دکتری میخونه باید زمان و تلاشزیادی بزاره.و قرار نیست برم اونجا به صرف اینکه بگم مدرک دکتری مدیریت ورزشی دارم .چون میخواییم دید جامعه به علوم ورزشی عوض بشه.باید خیلی قوی تر و دقیق تر عمل کرد.حداقل من علاقه ای به غیر از این کار کردن ندارم.ولی متاسفانه بعضی دانشجوها این دیدگاهو ندارند.ولی در کل اگه مربیگری نکنم،حتما دکتری میخونم.

مباحث درسی و علمی علوم ورزشی چقدر در مسیر پیشرفتتون کمک کرد؟

ببینید یک تیم فوتبال 30 تا بازیکن داره،کادر مربیان هست،کادر پزشکی و ماساژ داره که نزدیک 50 نفر هستند جمعا و مثل یک سازمان هستند.در واقع شما باید هرروز 50 نفر رو مدیریت کنند.حالا میگن هر انسان معمولی در ماه ندیک 3 روز اصلا خلق خوبی نداره.حساب کنیم که من هرروز میرم سر تمرین حداقل ممکنه 5 نفر حالشون خوب نباشه.پس خیلی باید خوب مدیریتشون کنی.

چه بسا که الان دیگه در فوتبال دنیا سرمربی ها کمتر تمرین می دهند و به عنوان مدیر تیم شناخته میشوند.قطعا که خوندن این مباحث به من خیلی کمک میکردتو این شرایط و به خصوص کتاب های مدیریت منابع انسانی.که کمک میکنه از هرکس بهترین عملکرد رو بگیریم.ولی یادمون باشه همه اینا زمانی خوبع که واقعا کار کنی.ینی تا کار نکنید متوجه نمیشید هیچی از اون مباحث رو.

مدیر باید خودش ورزشی باشه یا نه فرقی نداره؟

بذارید تجربه ام رو بهتون بگم:

من فکر کنم 10 یا 11 تا مدیر عامل مختلف دیدم تو سایپا.که حتی خودم مشاور بعضی هاشون بودم.کسانی که تخصص ندارند و میان تازه تو ورزش احتیاج به زمان دارند.ینی نیاز هست تا چند سال خوب بشناسند محیط رو و بعد از اون اگر مدیرای توانمندی باشند میتونند اثر گذار باشند در غیر اینصورت ظرف 6 ماه یا یه سال عوض میشند.ولی مدیرانی که ورزشی ترند یا جنس ورزش رو می شناسند حداقل موفق تر هستنددرزمان کوتاه.و چون در ایران نتیجه رو سریعتر میخوان و به تو زمان نمیدهند پس گزینه بهتر مدیریت با تخصص در همان حیطه هستش.البته که نمیشه ایرانرو با جاهای دیگه دنیا قیاس کرد چون شاید اونجا گزینه های دیگه ای جواب بده.

ممنون از شما آقای صادقی خیلی لطف کردید.

و در پایان هم  پیرو صحبت هامون میتونم این قول رو از شما بکیرم که اگر از بچه های علوم ورزشی که این مطلبو میخونه ،کسی میدونست که میتونه کمک خوبی به شما و تیمتون بکنه و تونست خودشو پرزنت بکنه  و دیدید که به کارتون میاد ، ازش استفاده کنید؟

حتما.چراکه نه ، با کمال میل.

ممنون و به امید موفقیت های بیشتر برای شما.

مصاحبه گر : خلیل هلالی (دانشجوی کارشناسی ارشد مدیریت ورزشی)

اشتراک گذاری پست

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *